ارتباط با ما

?? ???? ?? ??

Page Rank Check website page counter
موضوعات مطالب
تبلیغات
??? ???? ?????? ?????? ????????? ????? ??? ?????? ???? ????? ????? ????? ?????? ? ????? ????? ????? ?????? 7

آرشیو مطالب
Face Book
???? ??????

تولبار سایت
?????? ??????

نویسندگان مطالب
آمار و امکانات
»تعداد بازدید کننده ها:

ورود اعضا:

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 168
بازدید کل : 103437
تعداد مطالب : 209
تعداد نظرات : 11
تعداد آنلاین : 1

این صفحه را به اشتراک بگذارید
طراح قالب

Template By: Hadi

دیوار وبسایت
معرفی ما به دوستان خود
نام شما :
ايميل شما :
نام دوست شما:
ايميل دوست شما:

Powered by 20Tools

لوگوی حمایتی ما

لطفا لوگوی ما را در وبسایت خود قرار دهید


لوگوی ما :

--------------------
لینک ما :


لینک دوستان
» قالب وبلاگ

» فال حافظ

» قالب های نازترین

» جوک و اس ام اس

» سایت عکس

» مجتمع آموزشی جعفری اسلامی

» نازترین عکس های ایرانی

» بهترین سرویس وبلاگ دهی

پرتال بزرگ تفریح و سرگرمی ایران
کارت شارژ رایگان
باحال کده
برگزار کننده ختم ها
کسب درآمد تضمینی
کشتی کج وفوتبال
گرافیک و تصویرسازی
دانلود
عکس زیبا
▓► دانـــلــود کــده ◄▓
برترین وب رئال مادرید در ایران
مهدی عزیزی
شارژ آنلاين ايرانسل و همراه اول
وبلاگی برای تمام عموم
پی سی نانو
مخفف دات کام
دنیای دامپزشکی
پایگاه آنتی ویروس ایران
bo2 melodi 07
اخبار IT
بزرگترين وبلاگ در مورد آهنگ هاي تركيه وآزربايجان
کلبه
به کلبه کوچک من خوش آمدید.
جدید ترین اخبار بارسلونا
سایتی برای خواندن قرآن با امکانات فوق العاده
بزرگترین مرجع درایور
رهروان حضرت زینب
عکس
منتظران منجی
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

برای تبادل لینک با ما بر روی لینک زیر کلیک کنید. tl-avachildren.orq.ir





سایت ها و گروه ها
» درویش و کریم خان زند

درویشی تهیدست از كنار باغ كریم خان زند عبور می‌كرد.

چشمش به شاه افتاد با دست اشاره‌ای به او کرد.

كریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ اوردند.

كریم خان گفت: این اشاره‌های تو برای چه بود؟

درویش گفت: نام من كریم است و نام تو هم كریم و خدا هم كریم. آن كریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟

كریم خان در حال كشیدن قلیان بود؛ گفت چه می‌خواهی؟

درویش گفت: همین قلیان، مرا بس است.

چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان كسی نبود جز كسی كه می‌خواست نزد كریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد. پس جیب درویش پر از سكه كرد و قلیان نزد كریم خان برد...

روزگاری سپری شد. درویش جهت تشكر نزد خان رفت.

ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به كریم خان زند كرد و گفت: نه من كریمم نه تو. كریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول كرد و قلیان تو هم سر جایش هست !!!

 

 

سخن روز : اگر کسی ترا آنطور که میخواهی دوست ندارد ، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد...مارکز 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







نویسنده : هادی | تاریخ : شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> |
????? ?????? ?? ???? ??? ????? ققنوس کده فروش اینترنتی شارژ ایرانسل، شارژ تالیا، شارژ همراه اول
» عناوین آخرین مطالب